شکواییه
... در احوالات آن تازه به مقام استادی رسیده ،آن دانشجوی برق را به چشم ندیده ، آن تعداد واحدهایش نرسیده به هشت ، آن که جای برق ، در مواد شهره گشت ، شیخنا و طبیبنا استاد محمود جورابیان ( اعلی الله مقامه فی مناصب المدیریه ) .
نیاورده اند که استاد در کجا دیده به جهان گشود ، و ما را بدان کاری نیست . اما آورده اند روزی که استاد پس از سال ها مشقت و شب زنده داری در علم برق سرآمد شد ، مریدان بسی لاف زدند که ما نیز استاد تمامی داریم اما طولی نکشید که دریافتند گزاف گفته اند ، چرا که استاد مراد است و ما مرید ، و مراد را به مرید چکار ؟
اما آورده اند که روزی مریدان به یاران خود که از محضر اساتید کسب فیوضات میکردند رشک بردند و از او پرسیدند : استاد! از چه بیشتر مریدان را به تدریسی مراد نمی شوید؟
و او اندر حال پاسخ داد : همایونی که تدریس نمی کند !؟
و مریدان نعره ای بزدند و جامه ها دریدند ...
گویند خواجه شیراز (علیه و علی سایر شعرا السلام) این بیت را در حقیقت در وصف استاد سرود حال آنکه برخی مدعی اند مراد حافظ مسایل سیاسی ... کیه ؟ کیه ؟ چیه ؟ :
"...شاه خوبانی و منظور گدایان شده ای
قدر این مرتبه نشناخته ای یعنی چه؟..."
با عرض تبریک مجدد و پوزش خدمت استاد جورابیان ، امیدوارم ایشان در کنار کارهای پژوهشی و مدیریتی ، به اهمیت بهره مندی دانشجویان گروه برق از علم خود توجه کنند .
با تشکر از دوست عزیزم ( میثم )
![]()
![]()
این وبلاگ متعلق به تمام بچه های برق 88 چمران هست و از تمام همکلاسی های عزیز دعوت به همکاری میشود.